...... وقتی خورشید طلوع می کند یا ستاره ای در آسمان شب، چشمک می زند،
کبوتری برای ادامۀ زندگی، از لانه پر می کشد، شنبه ای می گذرد یا ماهی از ماه های سال در لاک خود فرو می رود
و با آمدن ماه نو، گسترۀ خود را محدودتر می کند
و فصل ها و سال ها پی در پی می آیند و روزگار رنگی دیگر می گیرد
و تنها هدیه ای که از تو به یادگار می ماند،
خاطرات پر از مهر توست، ای دوست ....... ای فرشته!
سلام .از مطالب خوب و پر احساس شما استفاده کردم
خوشحال خواهم شد مرا هم سرافراز فرمایید...
روزی کلاغ قلب من با سینه ام گفت
در باز کن از این قفس رنجیده ام من
در باز شد مرغک پرید و زود برگشت ...
گفتا برون درد است ! اینجا بیمه ام من ...
در آسمان چشم تو مهتاب می شوم
با بارش نگاه تو بی تاب می شوم
از گرمی محبت تو تشنه مانده ام
با قطره های عشق تو سیراب می شوم
صهبانا...
سلام مژی عزیز
دوست زیبا اندیشم چه زیبا از خاطره ها نگاشته ای و چه با احساس وصفش نموده ای
آنگاه که انسانها برای لحظاتی که داشته اند خاطره میکارند زندگی روی زیبایی خویش را عرضه می کند و حیات دوست داشتنی میشود
پرندگان به هم که میرسند لانه می سازند و انسانها خاطره
امیدوارم خاطره های زندگی تان سراسر مهربانی باشد
خشنود خشنودی هایت بلوط
سلام سلام به دوست گلم مژی . میگم چه عیبی داره که آدم یاد جوانیش بیفته .وشعر وخاطره ای رو بنویسه اونم بدون منطور که دوستان بخونند.
میدونی مهربون هردو وبلاگ رو بروز کردم هم مرد ابری هم مرد شب
و منتظر حضور پر مهرت می مونم.هرچند کهخودت زحمت کشیدی و به وب مرد ابری سر زدی.
این پستت هم قشنگ بود چرا که خاطره ها قدیمی نمیشوند
ودر یادمان همیشه تازه میمانند
سلام دوست مهربون
شیشه ها شکستنی است
زندگی گذشتنی است
این فقط محبت است که همیشه ماندنی است
در انتظار حضور همیشه با محبت تان هستم
شاد و برقرار باشی
خاطرات همیشه زیبا و به یاد ماندنی هستند.
خیلی با حال بود مژی جونم
سلام دوست عزیز
مژی مهربون
خیلی متن زیبایی بود
خسته نباشی
سلام به تو دوست گلم
اگه میخوای بدونی چی بودیم وچی شدیم بیا سر بزن
آخه با عکسهایی ازبچگی و جوانی و میان سالیم آپم.
سلام مژی
باید بگم ، حـــیــف که خیلی زود دیِِِِِــر شد.
همین.
ای صمیمی ای دوست
گاه گاهی به لب پنجره خاطره ام می آیی
سلام دوست مهربون
میدونی چرا میگن” دلت دریا باشه”
وقتی یه سنگ رو تو دریا میندازی
فقط برای چند ثانیه اونو متلاتم میکنه
و سنگ برای همیشه محو میشه ..
امیدوارم روزگارت سرشار از شادکامی و بهروزی باشه
سلام مژی مهربون
به روزم و مشتاق حضورتان ..
مثل آن مسجد بین راهی تنهایم…
هر کس هم که می آید مسافر است می شکند …..
.هم نمازش را، هم دلم را …
و می رود
خشنود باشی
سیلام!
حالت چطوره؟!
نه خبری نه چیزی!
بابا یه ندا بهمون بده که مرده ای یا زنده ای!
در گذر گاه زمان
خیمه شب بازی دهر
باهمه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشق ها می میرند
رنگها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ دست ناخورده به جا می مانند
.سلام به مژی خانوم گل .
راستی با شعری که نام دوستان را آوردهام آپم ازجمله
نام شما مهربان.
درضمن وبلاگ مرد شب هم با چند عکس هنرمندان قبل از انقلاب آپ هست
خیلی زیبا بود
